پس از مطالعه صدها ارائه و سخنرانی یافته ها حاکی از آن است که اثربخش ترین سخنران ها از تکنیک های روایت گری استفاده می کنند: آن ها ابتدا برای مخاطبین وضعیت حال را تشریح می کنند سپس درباره مسیر بهبود و لزوم تغییر برای حرکت به سمت شرایط بهتر صحبت می کنند و در نهایت چالش ها ی پیش رو و راه حل ها را تبیین می کنند. این شیوه سخنرانی به سخنران کمک می کند تا ابتدا با مخاطب خود ارتباط برقرار کرده، کنجکاوی او را برانگیزد و سپس او را به اتخاذ تفکر و رفتاری متفاوت برای حرکت و بهبود ترغیب کند. برای چنین سخنرانی عملا باید یک ساختار سه بخشی متشکل از آغاز، میانه، پایان را برای انتقال اثربخش پیام کنید:
- آغاز
شرایط را آنگونه که برای مخاطب آشنا است تشریح کنید. چنین آغازی موجب خلق درک مشترک بین سخنران و مخاطب می شود یا به عبارتی دیگر هم سخنران و هم مخاطب در یک زمین مشترک حضور پیدا می کنند. پس از ذکر شرایط کنونی که اغلب نامطلوب است دورنما و تصویری از شرایط مطلوب که در ذهن تان است را ترسیم کنید. فاصله میان وضع موجود و وضع مطلوب مخاطب را به فکر فرو می برد. به فکر فرو رفتن مخاطب برانگیخته شدن، علاقمندی، حس کنجکاوی و تشنگی او برای دنبال کردن مطلب را به دنبال دارد.
- میانه
حال که مخاطب متوجه وجود خلا بین شرایط نامطلوب کنونی و آینده مطلوب شده و با علاقه مطلب را دنبال می کند خلا موجود را با توضیح جزئیات پر رنگ کنید. همچنین خطرها و ریسک های عدم تغییر و تحول را به مخاطب گوشزد کنید به گونه ای که هم در سطح عقلانی و هم احساسی مخاطب نیاز به تغییر و اقدام را درک و حس کند.
- پایان
برای طی مسیر از شرایط نامطلوب به مطلوب راه حل ارائه دهید. یک سخنرانی موثر نه با یک فهرست بی روح از اقداماتی که باید انجام شود بلکه با دعوتی الهام بخش و انگیزشی به انجام اقداماتی مشخص پایان می پذیرد. به جای تاکید صرف بر اقدامات بر پیامدهای مطلوب تغییر یا عواقب نامطلوب عدم تغییر تمرکز کنید و مخاطب را در مواجهه با ترازوی هزینه و فایده قرار دهید.
همواره به خاطر داشته باشید دنبال کردن یک ساختار منسجم و تعریف شده و ایجاد ارتباط با مخاطب در سطح عقلایی و مهم تر از آن در سطح احساسی می تواند در اثر بخشی یک سخنرانی تاثیر به سزایی داشته باشد.