لزوما هر سخنی از هر چهره شهیر، برجسته و دوست داشتنی معتبر، دقیق و قابل استناد به عنوان امری واقع (fact) نیست. این میل به اشتراکگذاری سخنان نامعتبر و مهملات دلنشین در دنیای مجازی بیآنکه مورد تامل قرار گیرند و اعتبار آنها نقادانه سنجیده شوند یکی از عارضهها و مشغولیتهای گمراهکننده در زندگی امروزه ماست. اینکه جملهای از چهرهای شاخص است و یا به خاطر باورها و یا حال و هوایمان به دلمان مینشیند معیار خوبی برای اعتبار آن جمله و پذیرش آن نیست.
برای نمونه از جمله این حرفهای به غایت بیاعتبار و پوچی که بسیار شنیدهایم این است: ” نظر دیگران درباره تو مهم نیست. مهم نیست دیگران درباره تو چه فکر میکنند. مهم این است که تو درباره خودت چه فکر میکنی” و جملاتی از این دست که از پایه و مبنا غلط و گمراهکننده هستند.
انسان ذاتا و اصالتا موجودی اجتماعی است و بقا و شکوفایی او در گرو همزیستی با دیگران است. از این رو نظر دیگران درباره ما در بطن این همزیستی است. اتصال و ارتباط با دیگران از جمله حیاتیترین نیازهای بنیادین بشر است. مگر میشود ما نیازهای زیستی خود در تمامی ابعاد را با همراهی، کمک و از طریق دیگران رفع کنیم و نظر آنها مهم نباشد؟ اینکه دیگرانی که با آنها در هر شعاعی زندگی میکنیم چه نظری درباره ما دارند و بالعکس، به تناسب فاصله و عمق رابطه، عاملی اثرگذار در کیفیت زندگی ماست. در نتیجه، نظر دیگران و شکل دادن و مدیریت آن مهم است.
همچنین بخش عمدهای از نظر ما درباره خودمان و انگارهای که از خود داریم از و در نظر و نگاه دیگران شکلگرفته و میگیرد. به عبارتی دیگر، دیگران معمار بخش عمدهای از انگاره ما درباره خودمان هستند. برای زیست روانی و اجتماعی سالم نظر دیگران همانقدر مهم است که آب برای حیات جسم. البته این به هیچوجه به معنی دهنبینی و با هر نظر به هر طرف رفتن قطعا نیست.
حال سوالاتی که در این زمینه میتوان مطرح کرد و به آنها اندیشید این است: کدام دیگران؟ در کدام جایگاه؟ در کدام راستا؟ و به چه مقدار؟
خسرو معصومی