شاید بشه گفت یکی از مفهومی ترین مجسمه های تهران نزدیک میدان آرژانتین (پایانه بیهقی) جا خوش کرده: گورخر بیچاره ای که یکی داره از پوزه می کشدش یکی هم با تمام قوا از دم. مجسمه خیلی خوب نشان دهنده یکی از عادات بد ما هست: “گورخری دیدن”! اینکه ما معمولا نگاه طیفی نداریم و همه چیز و همه کس را سیاه و سفید می بینیم، یا موافق با ما یا مخالف، و انگار بین این دو هیچ طیفی وجود نداره. البته شیخ عجل سعدی هم جایی می فرمایند” هر که نه یار من است بار من است!!!” چقدر مخصوصا در شرکت ها و سازمان ها پیش آمده که به خاطر این نگاه متحجرانه ی گورخری دعوا و کشمکش به پا میشه. نمی دونم چرا پذیرش این نکته انقدر سخت هست که بتونیم تنوع را ببینیم چه رسد به اینکه بپذیریم.
بالاخره انقدر این دو نفر این گورخر زبون بسته را می کشند تا بیچاره از وسط دو نیم می شود!
بسیار جالب بود ?
در همه سطوح کشورمان فرهنگ سیاه و سفید، این ور خط و آن ور خط وجود دارد و میشه گفت به طور ناخودآگاه اذهان در هر موضوعی اول سعی میکنن سیاه و سفید رو ترسیم کنن
ممنون از شما
سلام امیرحسین عزیز
ارادتمند. ممنون از توجه شما… به امید نجات از این دید دو قطبی
آرتيست اين اثر كيست؟
نمی دانم.